منتظِـر بهــار

پیروزی در ذات اندیشه بهــار است

پیروزی در ذات اندیشه بهــار است

بشر پس از تلاشی امت واحده ابتدای تاریخ به دو قسم مستکبران و مستضعفان تقسیم شده است.
و همواره «بشر مستکبر کوشش میکند با استضعاف مستضعفان خود را متصف به صفت کبریا سازد، و در نتیجه تلاش میکند خود را خدایگان و مستضعف را بنده نماید. البته مستضعفان نیز تا انجا که در توان دارند به چنین امری تن در نمیدهند و به این جهت مبارزه ای اشکار بین آن دو اغاز میگردد. میتوان با قاطعیت گفت مبارزه دراز اهنگ میان خدایگان و بنده (مستکبر و مستضعف) مضمون نهایی تاریخ در ادواری است که میان دو امت واحده قرار گرفته اند.»

اما مستضعفان به سه قسم اساسی تقسیم میشوند:
نخست، مستضعفان استکبار زده، این گروه که بخش ناچیزی از مستضعفان را در بر میگیرند، کسانی هستند که همچون مستکبران در خیال محال بدست اوردن کبریا و اتصاف به صفت خدایگانی هستند. 

دسته دوم که تعداد باالنسبه کثیری از مستضعفان را در بر میگیرند کسانی هستند که کبریا طلب نیستند و فطرت پاک انان بر اساس توحید و قسط قرار دارند. لیکن به حقیقت استکبار و استضعاف اگاهی کافی ندارند و هرچند همواره با مستکبران در تعارض اند لکن این تعارض خود اگاه نیست
تلاش برای خوداگاه کردن این گروه از مستضعفان یکی از بزرگترین مبادی هر انقلاب حقیقی است

دسته سوم مستضعفانی هستند که نسبت به حقیقت استکبار و استضعاف "خودآگاهی" و "دل اگاهی" دارند و اگاهانه تا حد توان برای از میان بردن استکبار و زدودن استضعاف مبارزه میکنند. اینان همان گروهی هستند که در ودیعه تاریخی متصوفان، به رندان و قلندران و عیاران موصوفند، و در مرحله برتر انبیا و اولیا بدین معنی به صفت مستضعف موصوف میشوند»


کتاب مبانی حکمی اقتصاد و معیشت از حکیم عباس معارف صص 85-86

۰ نظر ۲۵ مهر ۹۲ ، ۲۱:۵۰
حنانه بهاری


یادمه دکتر..

هشت سال پیش رو که نه!

همین یه ماه پیش بود و یه هفته پیش

تو صحبتات با مردم بود و گفتی

چندتا وعده بیشتر ندادی

راستم گفتی، به انگشتای یه دستم نمیرسه

و همه ش هم حول محور یه یک قول بودن

اینکه «من و دولت تمام توان خود را برای تحقق این برنامه‌ها به کار می‌گیریم»

و عمل هم کردی برخلاف خیلی ها که وعده ها دادند و نه که فراموش کرده باشند، به فراموشی سپردند..!

اما تو به عهدت وفا کردی و بقول خودت: « تاریخ ثبت بکند که ما هیچ تصمیمی علیه ملت نگرفتیم»

تاریخ ثبت میکند و در ذهن ما نیز میماند که تو از تمام وجودت مایه گذاشتی برای این مرز و بوم

برای آرمانهایمان، برای مردممان، برای انقلابمان، و مهم تر از همه برای اسلام و انسان و خداوند..



حال کسی آمده با ده ها وعده و وعید!

بگذریم ازینکه از دو ماه پیش تا بحال حرف های ضد و نقیضی زده،

بگذریم ازینکه برخی از وعده ها را هم.. فراموش که نه.. به فراموشی سپرده!!

اینها که گذشت، تازه اول راه است...!!

ببینیم با بقیه وعده هایش چه میکند...؟



عکســــو ببینیــــــد


۹ نظر ۱۶ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۳۱
حنانه بهاری
دکتر عزیـــزم
رفتـــی
بـه سلامـــت
خوشـــا بـه حالــت کـــه سربلنــد رفتــی
نمیـــدانم در وصــف نبـــودت چه بگـــویم... قلمــم نـاتـوان اسـت...
فقــط....

فقــط میــدانـم روزی کــه آمــدی... ایستــاده بــودی :(



خـــدا قــوت... اجــرت بـا صـــاحب الــزمـان
همیــشـه... دوســتت خــواهم داشــت
همیــشه... پشــتت خــواهم بــود

راه ادامـــه دارد...
۰ نظر ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۰۲:۳۰
نسترن بهاری

دکتر عزیزم*..
رییس جمھورھمیشگی ام..!
محبوب ترین من!
عمرزندگانی این سربازکوچکت، به یک سال ھم نمیرسد!!
چراکه "بودن" من اززمانی آغازشد
که ھستی ام را
به نگاہ تو
به کلام تو
به صدای تو
به لبخند سرشار از مهر تو..
خلاصه بگویم!
به ھمین بــودن تو، گرہ زدم؛ آغازشد..
آری؛ ھست ونیست من
بابود و نبود تو معنا میشود
و مابقی..
ھمه ھیــچ است

رییس جمهور ِ خوبم.. دو ساعتی میشود که ھرلحظه جای خالیت بزرگ و بزرگتر میشود



* عزیز یعنی شکست ناپذیر



۲ نظر ۱۲ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۴۶
حنانه بهاری